به گزارش سایت خبری نوسازی ناوگان ;
|
![]() ![]() ![]() |
کد خبر: 92003 | صفحه نخست » اخبار رسانه ها | پنجشنبه، ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ – ۱۹:۵۰ |
با عمل به این نکات از سیره امیرالمومنین فساد را گردن بزنیم! |
ترابر نیوز: حجت الاسلام و المسلمین سروش محلاتی از اساتید معظم حوزه علمیه قم که الحق جا پای بزرگانی همچون شهید مطهری و بهشتی گذاشته است و به دنبال اصلاح تفکرات حاکم بر جامعه می باشد در این یادداشت کوتاه با ارائه نکاتی مهم از سیره امیرالمومنین ما را در رسیدن به حکومتی کارامد و سالم راهنمایی می کند. |
ترابر نیوز: سروش محلاتی: در صدر اسلام عموماً وضع قابل قبولی وجود داشته است اما به صورت خاص، دولت علوی یک نمونه و یک تجربهی موفق است. البته دولتها در گذشته بسیار بسیط و ساده بودهاند و چه بسا برخی از آن شیوهها که در گذشته کارآمد بوده، امروز کارآمد نباشد. به طور مثال امیرالمومنین(ع) همهی اختیارات حکومتی مصر –هم امور نظامی، هم امور قضایی و هم امور اجرایی- را یک جا به مالک واگذار کرد و آیا این یک شیوهی دائمی است؟ بهنظر برخی بزرگان این کار الزاماً به معنای یک شیوه و روش ثابت و دائمی در این باره نیست و ممکن است در عصر ما برای رسیدن به اهدافی که خود حضرت برای دولت مشخص کردهاند مثل سلامت نظام، شیوههای دیگری مورد نیاز باشد. به هر حال از سیرهی امیرالمومنین(ع) میتوان الهام گرفت و به اصولی رسید. با این اصول، فساد تقلیل پیدا میکند: یکی آن که آن حضرت در گزینش کارگزاران بیش از تأکید بر تقید به ظواهر دینی، بر درستی و امانتداری اصرار داشتند؛ به ویژه میفرمودند که افراد طمعکار را نباید در پست حکومتی گمارد. در همان عهدنامهی مالک در شرایط قاضی، اجتهاد، ذکورت و عدالت را نیاوردهاند اما «ولا تشرف نفسه علی طمع» را ذکر کردهاند. در شرایط کارگزاران هم شرط «اقل فی المطامع» ذکر شده است. دوم آن که حضرت به نظارت و بازرسی دقیق و گسترده و آن هم غیر علنی اعتقاد داشت؛ «تفقد اعمالهم». سوم آن که حضرت برخورد با خیانت و نیز تخلف را لازم میدانست و علاوه بر مجازات، معرفی اهل فساد را لازم میدانست؛ «فان بسط یده الی خیانه خیانه فبسطت علیه العقوبه ثم نصبته بمقام المذله ». چهارم آن که حضرت اجازه میداد عموم مردم، بدن هیچ گونه نگرانی و هراسی، مفاسد را بازگو کنند. اصلاً مبارزه با فساد در شرایط امنیتی امکانپذیر نیست. فضای امنیتی، فضای شیوع فساد است. حضرت به مالک فرمودند: پاسداران و محافظانت را کنار بگذار تا مردم بیایند و شکایات خود را بگویند: «و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذی خلقک و تقعد عنهم جندک». پنجم آن که اطرافیان کارگزاران و حکمرانان باید از کلیهی امتیازات محروم باشند و حتی فعالیتهایی که برای دیگران آزاد است، برای آنها باید ممنوع شود. برای مثال حواشی حاکم نباید از مجوزهایی که برای صادرات یا واردات برای دیگران صادر میشود و کاملاً قانونی است، برخوردار شود؛ «و لا تقطعن لاحد من حاشیتک و حامتک قطیعه». البته این اصول، هیچکدام جنبهی تعبدی ندارد اما باید دید که در یک دولت دینی، زمینهی اجرای این اصول و تبدیل آنها به قانون وجود دارد یا خیر؟ متأسفانه در فقه، این گونه مسایل دنبال نشده است و اصرار بر مطلقه بودن اختیارات، بدون تبیین و تثبیت یک چارچوب عقلانی و قانونی برای آن، میتواند زمینه مفاسد را فراهم کند . |
تعداد بازدید: ۱۵ ، |
اضافه نمودن به:
1 |
||
Let’s block ads! (Why?)